ایمونوژنتیک
طرح های پژوهشی از سال 1400 تاکنون
در حیطه اسپوندیلیت آنکیلوزان
- ارزیابی سطح بیان ژن گیرنده آریل هیدروکربن و ارتباط آن با فاکتورهای التهابی در بیماران مبتلا به اسپوندیلیت آنکیلوزان در مقایسه با گروه شاهد سالم
1402-1401
پایاننامه کارشناسی ارشد دانشجوی بینالملل رشته ایمونولوژی: خانم مریم احمدی
اساتید راهنما: جناب آقای دکتر محمد حسین نیکنام ، خانم دکتر سارا اسدی اصل
اساتید مشاور: خانم دکتر نرگس سلیمانی فر ، آقای دکتر عبدالرحمان رستمیان
چکیده: با توجه به نقش سلولهای T کمککننده (Th)17 در پاتوژنز بیماری اسپوندیلیت آنکیلوزان، هدف از این مطالعه تعیین همبستگی بین بیان ژن گیرنده آریل هیدروکربن (AHR) و بیان ژنهای وابسته به Th17 از جمله اینترلوکین (IL)-17 و فاکتور رونویسی RORγt بود. در این مطالعه مورد-شاهدی که بین ژوئن ۲۰۲۱ تا ژانویه ۲۰۲۲ انجام شد، ۳۰ بیمار مبتلا به اسپوندیلیت آنکیلوزان (۲۶ مرد و ۴ زن با میانگین سنی ۱٫۸±۳۶ سال) و ۳۰ فرد سالم همسانشده از نظر سن و جنسیت (۲۶ مرد و ۴ زن با میانگین سنی ۶٫۱۴±۲٫۳۶ سال) انتخاب شدند. RNA از سلولهای خون محیطی استخراج شد و سطوح بیان ژنهای AHR، IL-17، RORγt و AHRR با استفاده از تکنیک ریل تایم pcr ارزیابی شد. سطح سرمی IL-17 نیز با روش الایزا اندازهگیری شد. نتایج، افزایش غیرمعنادار بیان ژنهای AHR، IL-17 و RORγt را در گروه بیمار در مقایسه با گروه شاهد نشان داد. بین بیان ژن AHR و ژنهای IL-17 و RORγt همبستگی مستقیم، و بین بیان AHR و AHRR همبستگی معکوس مشاهده شد. علاوه بر این، بیان ژن AHR همبستگی ضعیفی با شاخصهای فعالیت بیماری از جمله BASDAI، BASFI، BASMI، BAS-G و ASQoL داشت. همچنین سطح سرمی IL-17 در بیماران نسبت به گروه سالم بهطور معناداری بالاتر بود (۰٫۰۲=p). نتیجهگیری میشود که افزایش بیان ژن AHR در اسپوندیلیت آنکیلوزان و همبستگی آن با بیان ژنهای IL-17 و RORγt، نشان میدهد که این گیرنده میتواند یک هدف بالقوه برای تشخیص و درمان اسپوندیلیت آنکیلوزان باشد.
- مقایسه متیلاسیون و بیان ژن PD1 بین بیماران مبتلا به اسپوندیلیت آنکیلوزان و افراد سالم
پایاننامه کارشناسی ارشد دانشجوی بینالملل رشته ایمونولوژی: آقای محمد سمیر
اساتید راهنما: جناب آقای دکتر محمد حسین نیکنام ، خانم دکتر نرگس سلیمانی فر
چکیده: اسپوندیلیت آنکیلوزان یک بیماری التهابی مزمن است که منجر به استخوانسازی جدید و جوش خوردن مفاصل مهرهها میشود. گیرنده PD-1 یک رسپتور مهاری است که در تنظیم عملکرد سلولهای T نقش دارد. ژن PD-1 دارای جزایر CpG غنی در نواحی تنظیمی است که میتواند از طریق متیلاسیون و دمتیلاسیون DNA بر بیان آن تأثیر بگذارد. در این مطالعه ۳۰ بیمار مبتلا به اسپوندیلیت آنکیلوزان و ۳۰ فرد سالم همسانشده از نظر سن و جنسیت مورد بررسی قرار گرفتند. DNA از نمونههای خون محیطی استخراج و با بیسولفیت تیمار شد. توالی هدف، یک جزیره CpG حاوی ۱۶ سایت CG در اینترون ۱ (ناحیه تنظیمی ژن) بود که پس از تعیین توالی محصول PCR، سایتهای متیله شده در مقایسه با توالی مرجع شناسایی شدند. همچنین RNA از سلولهای تکهستهای خون محیطی استخراج و پس از سنتز cDNA، بیان ژن PD-1 با استفاده از Real-Time PCR ارزیابی شد. نتایج نشان داد که جزایر CpG در اینترون ۱ ژن PD-1 در هر دو گروه بیماران و شاهد هایپر-متیله شده است. با این حال، بیان ژن PD-1 در بیماران مبتلا به اسپوندیلیت آنکیلوزان در مقایسه با گروه کنترل به طور معنیداری کاهش یافته بود (۰٫۰۱۷ = p-value). همچنین همبستگی منفی بین شاخص فعالیت بیماری (BASDAI) و بیان PD-1 مشاهده شد. نتیجهگیری میشود که اگرچه الگوی متیلاسیون در ناحیه تنظیمی ژن PD-1 در بیماران و افراد سالم مشابه است، اما کاهش بیان این ژن در بیماران نشاندهنده نقش برجستهتر سایر مکانیسمهای تنظیمی در بیان ژن PD-1 نسبت به متیلاسیون اینترون ۱ میباشد.
در حیطه کرونا
- برگزاری سلسه نشست های تخصصی ارتباط علوم پایه پزشکی و بالین در تحلیل جامع بیماری های نوپدید و بازپدید با تمرکز بر لانگ کووید
1404
مجری طرح: آقای دکتر محمد حسین نیک نام
چکیده : این طرح پژوهشی کاربردی به صورت فاز مقدماتی (فاز I) با محوریت مرکز تحقیقات ایمونولوژی مولکولی دانشگاه علوم پزشکی تهران و از طریق برگزاری ۲۰ نشست تخصصی بینرشتهای و یک کنفرانس بینالمللی اجرا میشود. در مرحله اول، با تشکیل کمیته راهبری و مرور جامع مطالعات، چارچوب اجرایی و پروتکلهای استاندارد گردآوری داده طراحی میشود. در مرحله دوم، دادهها از طریق برگزاری نشستهای تخصصی در حوزههای مختلف پزشکی (از جمله ایمونولوژی، عفونی، غدد، قلب و عروق، روانپزشکی و اپیدمیولوژی) با روشهای گفتوگوی نیمهساختاریافته و گروههای متمرکز جمعآوری شده و محتوای آنها ثبت و تحلیل میگردد. خروجی نهایی طرح شامل تدوین پیشنهاد اولیه گایدلاین کشوری برای تشخیص و درمان بیماریهای نوپدید (با تمرکز بر لانگ کووید)، طراحی پروتکل رجیستری و بیوبانک ملی، ارائه نقشه سیاستی اجرایی به وزارت بهداشت و تهیه گزارشهای علمی برای انتشار در مجلات معتبر بینالمللی خواهد بود.
(در حال اجرا)
- بررسی بیان ژنهای AhR و IDO-1 و سطوح سرمی IL-6 و IFN-α در بیماران مبتلا به کووید-۱۹ در مقایسه با گروه شاهد سالم
1402-1401
پایاننامه کارشناسی ارشد دانشجوی بینالملل رشته ایمونولوژی: خانم عابده مزاری
اساتید راهنما: جناب آقای دکتر محمد حسین نیکنام ، خانم دکتر نرگس سلیمانی فر
اساتید مشاور: خانم دکتر سارا اسدی اصل ، آقای دکتر عبدالرحمان رستمیان
چکیده: همهگیری کووید-۱۹ با طیف متنوعی از علائم بالینی، چالشهای عمدهای برای سیستم بهداشت و درمان ایجاد کرده است. گیرنده آریل هیدروکربن (AhR)، یک فاکتور رونویسی که توسط لیگاندهای داخلی و خارجی فعال میشود، ممکن است در تنظیم سیتوکینهای پیشالتهابی از جمله اینترلوکین-۶ (IL-6) نقش داشته باشد. علاوه بر این، تصور میشود آنزیم ایندول آمین ۲،۳-دی اکسیژناز-۱ (IDO-1) نقش ایمونومدولاتوری دارد و کینورنین که یک آگونیست AhR است را تولید میکند. این پژوهش با هدف بررسی تغییرات بیان ژنهای AhR و IDO-1 در بیماران مبتلا به کووید-۱۹ و همچنین ارزیابی همبستگی آنها با سطوح سرمی اینترفرون-آلفا (IFN-α) و IL-6 انجام شد. در این مطالعه ۳۰ بیمار مبتلا به کووید-۱۹ و ۳۰ فرد سالم همسانشده از نظر سن و جنسیت به عنوان گروه کنترل انتخاب شدند. بیان ژنهای AhR و IDO-1 با استفاده از تکنیک RT-PCR و سطح سرمی IL-6 با روش الایزا اندازهگیری شد. نتایج، افزایش معنادار سطح بیان ژن AhR (۰٫۰۱۷ = p) و سطح سرمی IL-6 (۰٫۰۴۴ = p) را در گروه بیمار در مقایسه با گروه کنترل نشان داد. با این حال، بیان ژن IDO-1 کاهش جزئی داشت. سطوح سرمی IFN-α بین دو گروه مشابه بود. بیان ژن AhR همبستگی منفی ضعیفی با بیان IDO-1 نشان داد. هیچیک از فاکتورهای IL-6 و IFN-α همبستگی با بیان AhR نداشتند؛ با این حال، IL-6 روند افزایشی مطابق با شدت بیماری را نشان داد. یافتههای این مطالعه، بیان تنظیمنشده AhR و IDO-1 را در بیماران کووید-۱۹ آشکار کرد. اگرچه IL-6 افزایش یافته بود، اما IDO-1 به عنوان یک مولکول ایمونومدولاتور سرکوب شده بود. علاوه بر این، بیان AhR هیچ همبستگی با سطوح IDO-1، IL-6 یا IFN-α نشان نداد.
- درصد سلولهای Th1 و Th17 و سطح سرمی سیتوکینهای IL-17 و IFN-γ در موکورمایکوزیس مرتبط با کووید-۱۹
1401-1402
مجری طرح: آقای دکتر محمد حسین نیک نام
چکیده: شمار قابل توجه بیماران مبتلا به کووید-۱۹ که در غرب و مرکز آسیا به موکورمایکوزیس مبتلا شدند، نیاز به بررسی علل زمینگی این عارضه کشنده را ضروری ساخت. این فرضیه مطرح شد که وضعیت نقص ایمنی ثانویه به تجویز بیش از حد داروهای ضدالتهابی، مسئول شیوع موکورمایکوزیس در بیماران کووید-۱۹ است. بنابراین، هدف ما مطالعه نقش دو زیرمجموعه اصلی ایمنی اکتسابی، سلولهای T کمککننده (Th)1 و Th17 در توسعه بیماری بود. در این مطالعه ۳۰ بیمار مبتلا به موکورمایکوزیس مرتبط با کووید-۱۹، ۳۸ بیمار کووید-۱۹ بدون هیچ علامت یا نشانهای از موکورمایکوزیس و ۲۶ فرد سالم مورد بررسی قرار گرفتند. درصد سلولهای Th1 و Th17 در خون محیطی و همچنین سطوح سرمی اینترلوکین-۱۷ (IL-17) و اینترفرون-گاما (IFN-γ) به ترتیب با استفاده از تکنیکهای فلوسایتومتری و الایزا ارزیابی شد. درصد سلولهای Th17 در بیماران مبتلا به موکورمایکوزیس مرتبط با کووید-۱۹ به طور معنیداری کمتر از بیماران کووید-۱۹ (۰٫۰۰۱ > P-value) و افراد سالم (۰٫۰۱ = P-value) بود. علاوه بر این، سطح سرمی IL-17 در بیماران کووید-۱۹ به طور معنیداری بالاتر از افراد سالم بود (۰٫۰۱ = P-value). با این حال، نه فراوانی سلولهای Th1 و نه سطح سرمی IFN-γ بین گروههای مطالعه تفاوت معنیداری نشان داد. با توجه به نقش حیاتی سلولهای Th17 در دفاع در برابر عفونتهای قارچی مخاطی، این یافتهها نشان میدهد که تعداد کم سلولهای Th17 و سطوح ناکافی IL-17 ممکن است یک عامل مستعدکننده برای توسعه موکورمایکوزیس در طول یا پس از عفونت کووید-۱۹ باشد.
لینک دسترسی به مقالهدر حیطه COPD
(همکاری با مرکز تحقیقات بیماری های ریوی)
- بررسی ارتباط بیان و پلیمورفیسم ژنهای TGF-β1 و FAM13A در بیماران مبتلا به COPD در جمعیت ایرانی: یک مطالعه مورد-شاهدی
سال 1405-1404
مجری طرح: خانم دکتر نرگس سلیمانی فر
چکیده : بیماری انسدادی مزمن ریه (COPD) به عنوان یکی از شایعترین بیماریهای تنفسی در ایران، بیش از ۵ میلیون نفر را مبتلا کرده و عوامل محیطی نظیر آلودگی هوا و مصرف سیگار نقش مهمی در تشدید آن ایفا میکنند. با توجه به نقش کلیدی ژنهای TGF-β1 و FAM13A در پاتوژنز بیماری از طریق مدولاسیون التهاب و ریمدلینگ مجاری هوایی، و همچنین کمبود مطالعات ژنتیکی در جمعیتهای غیرغربی، اجرای این طرح جهت بررسی پلیمورفیسمهای کلیدی و الگوی بیان این ژنها در جمعیت ایرانی ضروری میباشد. شناسایی نشانگرهای ژنتیکی مرتبط با COPD در جامعه ایران نه تنها شکاف موجود در دانش پایه این بیماری را پر خواهد کرد، بلکه زمینه را برای توسعه راهکارهای پیشگیری و درمان شخصیسازی شده فراهم میآورد.
این مطالعه به صورت مورد-شاهدی با مشارکت ۱۰۰ بیمار مبتلا به COPD و ۱۰۰ فرد سالم همسانسازی شده از نظر سن و جنسیت انجام میشود. پس از اخذ رضایت آگاهانه و نمونهگیری خونی، استخراج DNA و RNA با کیتهای تجاری انجام میگیرد. ژنوتیپسازی پلیمورفیسمهای rs1800469 و rs2869967 به روش ARMS-PCR و سنجش بیان ژنها با تکنیک Real-Time PCR صورت میپذیرد. در نهایت، تحلیل دادهها با استفاده از آزمونهای آماری مناسب در نرمافزار SPSS انجام خواهد شد.
(در حال اجرا)
- بررسی نقش ژن گیرنده ی آریل هیدروکربن (AhR)در بیماران COPD و مقایسه آن با افراد سالم.
1404-1403
مجری طرح: خانم دکتر نرگس سلیمانی فر
چکیده: گیرنده آریل هیدروکربن (AhR) یک فاکتور رونویسی فعالشونده با لیگاند است که بیان ژنهای دخیل در متابولیسم مواد زنوبیوتیک را تنظیم میکند. ارتباط این گیرنده با بروز و شدت بیماری انسدادی مزمن ریه (COPD) هنوز به طور کامل تبیین نشده است. این مطالعه با هدف بررسی ارتباط دو پلیمورفیسم ژن AhR و سطوح بیان این ژن در بیماران مبتلا به COPD در مقایسه با افراد سالم انجام شد. در این پژوهش، سطح بیان ژن AhR و فراوانی دو پلیمورفیسم rs2066853 و rs2074113 به ترتیب با استفاده از روشهای RT-PCR و ARMS-PCR در 154 بیمار مبتلا به COPD و 145 فرد سالم مورد بررسی قرار گرفت. یافتهها نشان داد که در پلیمورفیسم rs2066853، فراوانی آللهای G و A و همچنین ژنوتیپهای GG و AG بین بیماران و گروه کنترل تفاوت معنیداری دارد. علاوه بر این، در پلیمورفیسم rs2074113 فراوانی ژنوتیپهای GG و TG بین دو گروه متفاوت بود. همچنین بیان ژن AhR در بیماران مبتلا به COPD در مقایسه با افراد سالم به طور معنیداری کاهش یافته بود (0.03 = P). شایان ذکر است که افراد دارای ژنوتیپ AG در پلیمورفیسم rs2066853، سطح بیان کمتری از AhR را در مقایسه با افراد دارای ژنوتیپ GG نشان دادند. نتیجهگیری میشود که حضور آلل A در پلیمورفیسم rs2066853 ژن AhR ممکن است با کاهش بیان ژن و افزایش خطر ابتلا به COPD مرتبط باشد. افراد حامل این پلیمورفیسم که در معرض خطر محیطی بالایی قرار دارند، ممکن است به دلیل خطر بیشتر ابتلا به COPD نیاز به پایش منظم داشته باشند.
- اگزوزومهای در گردش و مواجهه با آلودگی هوای محیط در بیماری انسدادی مزمن ریه (COPD)
مجری طرح : خانم دکتر نرگس سلیمانی فر
چکیده: بیماری انسدادی مزمن ریه (COPD) با انسداد پیشرونده مجاری هوایی عمدتاً ناشی از التهاب مزمن مشخص میشود. هر دو عامل ژنتیکی و محیطی میتوانند به عنوان عوامل خطر برای COPD در نظر گرفته شوند. شایعترین علت COPD با شیوع حدود ۸۰٪ در بیماران بالغ، مصرف سیگار است. با این حال، شواهد نشان میدهد که ۱۷ تا ۳۸٪ بیماران مبتلا به COPD غیرسیگاری هستند، بنابراین عوامل دیگری مانند آلودگی شغلی و هوایی نیز ممکن است نقش داشته باشند. این مطالعه با هدف بررسی رابطه بین اگزوزومهای خون محیطی و غلظت ذرات معلق ۲.۵ و ۱۰ میکرومتری در محیط زندگی بیماران COPD و گروه سالم انجام شد. علاوه بر این، همبستگی بین سطح سیتوکینهای التهابی با تعداد اگزوزومها مورد مطالعه قرار گرفت. نمونههای خون محیطی از ۲۰ بیمار مبتلا به COPD بدون سابقه خانوادگی بیماری که نه سیگاری فعال و نه غیرفعال بودند، همراه با ۲۰ فرد سالم غیرسیگاری به عنوان گروه کنترل گرفته شد. اگزوزومهای سرم با استفاده از فلوسایتومتری و نشانگر CD81 شمارش شدند. غلظت ذرات معلق کمتر از ۱۰ و ۲.۵ میکرومتر در بازههای روزانه، هفتگی و ماهانه بررسی و همبستگی بین تعداد اگزوزوم و آلایندههای هوا تحلیل شد. تعداد اگزوزومهای سرم در بیماران COPD بیشتر از گروه کنترل بود و این با مواجهه روزانه با ذرات PM10 (۰.۰۲ = P-value) و مواجهه ماهانه با ذرات PM2.5 (۰.۰۲ = P-value) همبستگی داشت. اگرچه سطح اینترفرون-گاما در بیماران COPD بالاتر از گروه کنترل بود، اما هیچ همبستگی بین تعداد اگزوزوم و سطح سیتوکین مشاهده نشد. با در نظر گرفتن رابطه معنادار بین آلایندههای هوا و تعداد اگزوزومهای سرم که در این مطالعه نشان داده شد، به نظر میرسد آلودگی هوا ممکن است یک عامل خطر قابل توجه در پیشرفت التهاب مجاری هوایی باشد.
در حیطه دیابت
- ارتباط بیان ژن اندوپلاسمیک رتیکولوم آمینوپپتیداز ۱ و سطح سرمی آنژیوتانسین II با بروز نفروپاتی در بیماران دیابت نوع ۲
1404-1403
مجری طرح: خانم دکتر سارا اسدی اصل
چکیده: نفروپاتی دیابتی (DN) علت اصلی بیماری کلیوی در مرحله نهایی است. تصور میشود سیستم رنین-آنژیوتانسین و مسیرهای التهابی در آسیب کلیوی ناشی از دیابت نقش دارند. آنزیم اندوپلاسمیک رتیکولوم آمینوپپتیداز ۱ (ERAP1)، آنژیوتانسین II (Ang II) را به مشتقات کمخطرتر تجزیه میکند. این مطالعه با هدف بررسی سطح بیان ژنهای ERAP1 و TLR4 و ارتباط آن با سطح سرمی Ang II در بیماران مبتلا به نفروپاتی دیابتی انجام شد. در این پژوهش، ۸۰ بیمار دیابتی نوع ۲ مبتلا به نفروپاتی، ۸۰ بیمار دیابتی نوع ۲ بدون نفروپاتی و ۶۰ فرد سالم به عنوان گروه کنترل مورد بررسی قرار گرفتند. پلیمورفیسمهای ژن ERAP1 و همچنین بیان ژنهای ERAP1 و TLR4 با استفاده از تکنیک RT-PCR ارزیابی شد و سطح سرمی Ang II با روش الایزا اندازهگیری گردید. نتایج نشان داد که سطح سرمی Ang II در بیماران مبتلا به نفروپاتی دیابتی در مقایسه با بیماران دیابتی فاقد نفروپاتی و گروه کنترل به طور معنیداری بالاتر است. بیان ERAP1 نیز در گروه نفروپاتی دیابتی در مقایسه با گروههای دیابتی بدون نفروپاتی و سالم افزایش یافته بود و ارتباط معنیداری با سطوح Ang II نشان داد. بیان TLR4 در هر دو گروه بیماران در مقایسه با گروه کنترل افزایش داشت. همچنین ژنوتیپ TT در پلیمورفیسم rs30187 ژن ERAP1 با فراوانی بیشتری در گروه نفروپاتی دیابتی مشاهده شد. نتیجهگیری میشود که سطوح افزایشیافته Ang II و بیان ERAP1 ممکن است نشانگرهای پیشآگهی برای بروز نفروپاتی در بیماران دیابتی نوع ۲ باشند.
- سلولهای T تنظیمی و سلولهای T تنظیمی نوع ۱ به عنوان درمان سلولی-ایمنی در دیابت نوع ۱
1402-1403
پایاننامه دکترای دانشجوی بینالملل رشته ایمونولوژی: آقای دکتر محمد سمیر
اساتید راهنما: جناب آقای دکتر محمد حسین نیکنام ، خانم دکتر نرگس سلیمانی فر
چکیده: دیابت نوع ۱ در نتیجه حمله و تخریب سلولهای پانکراس توسط سیستم ایمنی ایجاد شده و منجر به کمبود مطلق انسولین در سراسر عمر فرد میشود. به مدت حدود ۱۰۰ سال، جایگزینی انسولین درمان اصلی برای اکثر مبتلایان به این بیماری بوده است. پیشرفتهای فناوری و افزایش دانش ما درباره رشد سلولهای بتا، متابولیسم گلوکز و پاتوفیزیولوژی ایمونولوژیک بیماری، منجر به ایجاد راهبردهای جدید و مؤثر درمانی و پیشگیرانه شده است. ایمنیدرمانی تحول چشمگیری یافته و به توسعه داروهایی منجر شده که به طور خاص مکانیسمهای ایمونولوژیک مرتبط با تحمل در جزایر پانکراس را هدف قرار میدهند. این داروها پتانسیل پیشگیری یا معکوس کردن بیماری را بدون عوارض جانبی مرتبط با روشهای قبلی که سیستم ایمنی کلی را تضعیف میکردند، دارا میباشند. درمانهای سلولی جایگزینهای بالقوهای برای تزریق مادامالعمر انسولین در افراد مبتلا به دیابت نوع ۱ ارائه میدهند. جمعیتهای سلولی متمایزی در کاهش پاسخهای ایمنی مضر که به اشتباه به بافتهای خودی حمله میکنند، ضروری بوده و راه را برای ایجاد تحمل محیطی هموار میسازند. سلولهای T تنظیمی طبیعی، سلولهای T تنظیمی ایجاد شده در شرایط آزمایشگاهی و سلولهای T تنظیمی نوع ۱ (Tr1) که IL-10 ترشح میکنند، از جمله این دستهها هستند. این مرور به طور خاص به بررسی نقش سلولهای T تنظیمی و سلولهای T تنظیمی نوع ۱ در حوزه ایمنیدرمانی دیابت نوع ۱ میپردازد.
- افزایش فراوانی سلولهای T تنظیمی نوع ۱ (Tr1) و تغییر بیان ژنهای گیرنده آریل هیدروکربن (AHR) و فاکتور رونویسی تنظیمی اینترفرون-۴ (IRF4) در دیابت نوع ۱: یک مطالعه مورد-شاهدی
1402-1403
مجری طرح: خانم دکتر سارا اسدی اصل
چکیده: دیابت نوع ۱ یک بیماری خودایمنی است که با تخریب سلولهای بتای پانکراس، منجر به کمبود انسولین و هایپرگلیسمی میشود. سلولهای T تنظیمی، به ویژه سلولهای T تنظیمی نوع ۱ (Tr1)، نقش مهمی در تعدیل پاسخهای خودایمنی ایفا میکنند. بنابراین، این مطالعه با هدف ارزیابی فراوانی سلولهای Tr1 و ارتباط آن با سطوح بیان ژنهای گیرنده آریل هیدروکربن (AHR) و فاکتور رونویسی تنظیمی اینترفرون-۴ (IRF4) در بیماران مبتلا به دیابت نوع ۱ در مقایسه با گروه شاهد سالم انجام شد. در این مطالعه مورد-شاهدی، ۳۰ بیمار مبتلا به دیابت نوع ۱ و ۱۵ فرد سالم همسانشده از نظر سن و جنسیت مورد بررسی قرار گرفتند. سطح سرمی اینترلوکین ۱۰ (IL-10) و اینترلوکین ۲۱ (IL-21) با روش الایزا اندازهگیری شد. بیان ژنهای AHR و IRF4 با تکنیک qPCR و جمعیت سلولهای Tr1 با فلوسایتومتری ارزیابی گردید. نتایج نشان داد که غلظت IL-۱۰ در بیماران (۱٫۱±۱۰٫۴ پیکوگرم بر میلیلیتر) به طور معناداری بالاتر از گروه کنترل (۰٫۷±۵٫۱ پیکوگرم بر میلیلیتر) بود (۰٫۰۰۱ = p). در سطح IL-۲۱ تفاوت معناداری بین دو گروه مشاهده نشد. بیان ژن AHR در بیماران به طور معناداری کاهش یافته بود (۰٫۰۳۷ = p). اگرچه بیان ژن IRF4 در بیماران بالاتر بود، این تفاوت از نظر آماری معنادار نبود. فراوانی سلولهای Tr1 در بیماران مبتلا به دیابت نوع ۱ (۱٫۴۵٪ از سلولهای CD4 مثبت) به طور معناداری بیشتر از گروه کنترل (۰٫۴۰٪ از سلولهای CD4 مثبت) بود (۰٫۰۴۵ = p). این مطالعه نشان داد که دیابت نوع ۱ با سطوح بالاتر IL-۱۰، کاهش بیان ژن AHR و فراوانی بیشتر سلولهای Tr1 مرتبط است.
سایر بیماریهای خودایمن
- بررسی سطح سرمی و ادراری بیومارکرهای NGAL, VCAM-1, MCP-1, CXCL10در بیماران لوپوس اریتماتوز سیستمیک بدون نفریت، و با نفریت در فازهای فعال و خاموش
1403-1404
مجری طرح: خانم دکتر سارا اسدی اصل
چکیده: لوپوس اریتماتوز سیستمیک یک بیماری خودایمنی با شیوع تقریبی ۲۰ در ۱۰۰,۰۰۰ نفر است که در آن پاسخ ایمنی برعلیه مشتقات سلولهای در حال مرگ که به درستی پاکسازی نشدهاند، شکل میگیرد. این بیماری میتواند ارگانهای متعددی را درگیر کند و علائم متنوعی ایجاد نماید. یکی از جدیترین عوارض لوپوس، درگیری کلیه (نفریت لوپوسی) است که در ۳۰ تا ۶۰ درصد بیماران بزرگسال دیده میشود و در ۱۰ تا ۲۰ درصد موارد به نارسایی کلیه پیشرفت میکند. متأسفانه در حال حاضر تنها روش تشخیص قطعی نفریت لوپوسی، بیوپسی کلیه است که روشی تهاجمی، پرهزینه و غیرعملی برای پایش مداوم بیماران محسوب میشود. از این رو، نیاز مبرمی به یافتن بیومارکرهای غیرتهاجمی قابل اطمینان برای تشخیص زودهنگام، پیشبینی پیشآگهی و پایش پاسخ به درمان در این بیماران احساس میشود.
در این مطالعه مقطعی، چهار مولکول امیدوارکننده (NGAL, VCAM-1, MCP-1, CXCL10) که در آسیب بافت کلیه برجسته میشوند، به عنوان کاندیدای بیومارکر مورد بررسی قرار میگیرند. پژوهش حاضر با در نظر گرفتن چهار گروه شامل بیماران مبتلا به نفریت لوپوسی در فاز فعال، بیماران مبتلا به نفریت در فاز خاموش، بیماران لوپوسی بدون درگیری کلیه و افراد سالم به عنوان گروه کنترل طراحی شده است. پس از جمعآوری نمونههای خون و ادرار، سطح این بیومارکرها با روش الایزا اندازهگیری خواهد شد و در نهایت، ارزش تشخیصی و پیشآگهی آنها با استفاده از تحلیلهای آماری تعیین میگردد. هدف نهایی، فراهم آوردن شواهد محکمتری برای کاربرد این بیومارکرها در مدیریت بالینی نفریت لوپوسی و جایگزینی آن با روشهای تهاجمی است.
(در حال اجرا)
ارسال نظر